هیچ زمستانی ماندنی نیست !
جمعه, ۲۷ اسفند ۱۳۸۹، ۰۳:۴۲ ب.ظ
باز کن پنجره ها را که نسیم
روز میلاد اقاقی ها را
جشن میگیرد
و بهار
روی هر شاخه، کنار هر برگ
شمع روشن کرده است
همه چلچله ها برگشتند
و طراوت را فریاد زدند
کوچه یکپارچه آواز شده است
و درخت گیلاس
هدیه جشن اقاقی ها را
گل به دامن کرده ست.
باز کن پنجره ها را ای دوست.
هیچ یادت هست؟
که زمین را عطشی وحشی سوخت؟
برگ ها پژمردند
تشنگی با جگر خاک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟
توی تاریکی شب های بلند
سیلی سرما با تاک چه کرد؟
با سر و سینه گلهای سپید
نیمه شب باد غضبناک چه کرد؟
هیچ یادت هست؟
حالیا معجزه باران را باور کن
و سخاوت را در چشم چمنزار ببین
و محبت را در روح نسیم
که در این کوچه تنگ
با همین دست تهی
روز میلاد اقاقی ها را
جشن میگیرد.
خاک جان یافته است
تو چرا سنگ شدی؟
تو چرا اینهمه دلتنگ شدی؟
باز کن پنجره ها را
و بهاران را باور کن!
۸۹/۱۲/۲۷
فرارسید ن عید،آغاز حیات دوباره طبیعت رابه شما تبریک عرض میکنم.ازشما دعوت میکنم تادرآغازین روزهای سال سفری مجازی وحتی فیزیکی به سرزمین زیبای اشکوربخصوص روستاهای زیبا وکوهستانی وربن وسورتله داشته باشید.
منتظر دیدارشما دروبسایت وربن وسورتله هستم.درصورت تمایل میتوانیم باهم تبادل لینک داشته باشیم.
باتشکر : سلیمی